کد مطلب:223172 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:233

بیعت طاهر ذو الیمینین با إمام رضا(ع) در بغداد

بیعت طاهر ذو الیمینین با إمام رضاعلیه السلام در بغداد

برخی از منابع از جمله أبو الفضل بیهقی در تاریخ خود از ورود حضرت علیّ بن موسی الرضاعلیه السلام به بغداد و بیعت طاهر بن حسین با حضرت علیه السلام در سفری كه عازم ( تاریخ فخری، ص 294، صلی الله علیه واله 29، 12 - 311؛ مروج الذهب، 394/2 - 391، 401 - 398، 10 - 409 و 442؛ تاریخ ایران كمبریج، 4/4 - 81؛ كامل تاریخ، 183/10 - علیه السلام علیه السلام 1، 223، 229 و/11 4 و صلی الله علیه واله . )

مرو بود اخباری ذكر كرده اند. بنابر نوشته بیهقی، هنگامی كه فضل بن سهل ذوالریاستین از مأمون خواست تا به نذری كه هنگام جنگ با برادرش امین كرده بود كه اگر در جنگ پیروم شود، ولایتعهدی را به علویان خواهد سپرد، وفا كند و وی به پیشنهاد فضل بن سهل إمام علیّ بن موسی الرضاعلیه السلام را به ولایتعهدی برگزید، فضل نامه مأمون را به انضمام نامه ای كه خود نوشته بود به بغداد فرستاد و طاهر بن حسین كه تمایل به علویان داشت از این ماجرا بشدّت خوشحال شد و پس از آن كه معتمدان فضل بن سهل و مأمون (یاسر خادم و رجاء بن أبی ضحاك) به اتفاق حضرت از مدینه به سوی مرو بازمی گشتند در مسیر خود در بغداد به مدت یك هفته نزد طاهر بن حسین اقامت كردند. طاهر، حضرت را احترام و اكرام كرد و نامه ای را كه مأمون به خط خود نوشته بود به آن حضرت عرضه داشت و گفت:

نخست كسی منم كه به فرمان امیر المؤمنین (مأمون)، خداوندم تو را بیعت خواهم كرد. و چون من این بیعت بكردم با من صد هزار سوار و پیاده است، ( عیون اخبار الرضاعلیه السلام ، 2/علیه السلام 38؛ مقاتل الطالبیین، ص 5علیه السلام 3؛ روضة الواعظین، ص 1علیه السلام 3؛ الارشاد، ص 290؛ تاریخ طبری، 59/13صلی الله علیه واله 5. )

همگان بیعت كرده باشند. رضا، «روّحه اللّه» دست راست را بیرون كرد تا بیعت كند چنان كه رسم است، طاهر دست چپ پیش داشت. رضا گفت: این چیست؟ (طاهر) گفت: (دست) راستم مشغول است به بیعت خداوندم مأمون و دست چپ فارغ است. از آن پیش داشتم، (از آن سبب با دست چپ بیعت می كنم)، رضا از آنچه او بكرد، او را بپسندید و بیعت كرد و دیگر روز رضا را گسیل كرد، با كرامت بسیار، او را تا به مرو آوردند و چون بیاسود، مأمون خلیفه در شب به دیدار وی آمد و فضل (بن ) سهل با وی بود و یكدیگر را گرم بپرسیدند و رضا از طاهر بسیار شكر كرد و آن نكته دست چپ و بیعت بازگفت، مأمون را سخت خوش آمد و پسندیده آمد، (از) آنچه طاهر كرده بود. گفت: ای إمام، آن نخست دستی بود كه به دست مبارك تو رسید من آن چپ را راست نام كردم و طاهر را كه ذو الیمینین خوانند سبب این است....

( تاریخ بیهقی، صلی الله علیه واله /1 - 190. )

قطع نظر از شرایط سیاسی بغداد و خط سیری كه مأمون برای انتقال إمام رضاعلیه السلام ترسیم كرده بود، این كه سبب نامگذاری طاهر بن حسین به ذو الیمینین بیعت طاهر با إمام رضاعلیه السلام باشد، متزلزل است زیرا پاره ای منابع تاریخی سبب را مهارت بسیار او در بكارگیری اسلحه می دانند. و یا بدین سبب كه او دو دست راست ( تاریخ مردم ایران، 98/2. )

دارد، یا مردی كه هر دو دستش یكسان از او فرمان می برند. ابن اثیر می نویسد: ( تاریخ ایران كمبریج، 83/4. )

در جنگی نابرابر كه میان علیّ بن عیسی بن ماهان با طاهر بن حسین در حوالی ری رخ داد، طاهر بن حسین برای مقابله با دشمن، سپاه خود را به دسته های كوچك تقسیم كرد. در این هنگام عباس بن لیث از قلب سپاه دشمن به وی حمله كرد و ( كامل تاریخ، 182/1. )

طاهر با دو شمشیر به سوی او تاخت و عباس بن لیث را با ضربتی به دو نیمه كرد و این اقدام باعث گسیخته شدن سپاه دشمن و هزیمت آنها شد و بدین جهت او را ذو الیمینین خواندند.

مسعودی نیز می گوید: سبب شكست سپاه ضربتی بود كه طاهر با هر دو دست به عباس بن لیث زد، و به همین جهت او را طاهر ذو الیمینین نامند زیرا هر دو دست را برای شمشیر زدن به كار می برد.

( مروج الذهب، 392/2. )